خدا تشریعا میگه قتل نکنید
ولی قاتل نافرمانی میکنه و با اختیاری که خدا بهش داده قتل میکنه و میتونست با همون اختیار قتل نکنه
این قتل تکوینا از جانب خدا بوده
پس این تشریع و تکوین رو از هم جدا کنیم
تدبیر عالم از آن خداست
کل افعال به خدا برمیگرده
یعنی اگر خدا اراده خودشو برداره از عالم هیچ چیز در عالم باقی نمیماند
این نیست که بگیم خدا عالم خلق کرده و عالم داره خود به خود پیش میره
خیر تمام عالم حتی افتادن برگ از درخت تحت اراده تکوینی خداست
یه مثال میزنم
شما یه بچه تو ذهنت خلق کن
بزرگش کن
بفرستش مدرسه
دکتر بشه
حالا به کنکور ارشد فکر کن
چی شد اون بچه؟ نابود شد
چرا؟ چون یک لحظه از فکر بچه اومدی بیرون
کل عوالم هستی یه همچین حالتی نزد خدا داره
منتها خدا اختیار داده به ما تا با اراده خودمون کار نیک کنیم
ولی نافرمانی میکنیم و قتل میکنیم مثلا