دو ماه پیش گفته بود شب بیا پیشم بخواب ی مشکلی برام پیش اومده بود نتونستم برم بابام رفت پیشش
بعدش ماه قبل مادرم رفته بود خونه خواهرم تازه زایمان کرده بود من تو خونه برای بابام و داداش هام آشپزی میکردم
به بابام گفتم فردا جمعست بیا بریم خونه عمه عمه گفته نمیخاد بیاین تو خونه خودتون باهم بخورید غذاتونو
اون موقع که بهت گفتم بیا پیشم چرا نیومدی الانم نیا
منم بخاطر همین قهر کردم میگم اگه دوستمون نداره کلا نمیایم خونت حتما اینطوری شاد تره...
اینم بگم مجرده عمه ام و پدر بزرگ و مادر بزرگم فوت شدن تنها زندگی میکنه