شوهر نامرد من آرزوی مادر شدن و زندگی سالم رو ازم گرفت با هر گی و مریضی آخه من که قانع بودم اهل زندگی بودم این هرزه عمر و جوانیم رو برد دیگه به جای کادوی روز زن رفتم دادگاه برای طلاق 😭
خیلی حالم بده من عاشق زندگیم بودن دوست داشتم تو روزگار جوانیم ی زندگی خوب کنار همسر و فرزندام داشته باشم نه اینطوری که باید طلاق بگیرم چون هرزه بود خودشیفته و دروغگو بود
خودتو دوست داشته باش همه ی نر ها همین هستن البته همشون هم نه ولی خب........
خوشگلم زندگی همون رنگی میشه که خودت نقاشیش میکنی 🙂
الکی حال خودتو بد نکن
اشکالی نداره گریه کن ما زنا راز قوی بودنمون همه
امیدوارم روز زن بعدی حالت بهتر باشه
شوهر سابقتم سیکتیر کن بره بابا
بهترررررررین هدیه
ولش کن دیگ اشغال بود دیگ جاش اشغالی هست
عزیزم شاید الان سخت باشه ولی مطمن باش ی روزی ی آدم درست میاد تو زندگیت و یجوری عاشق اون بشی که قبلی هیچ یادتم نیاد
خب آفرین بهت که این فکر هارو میکنی چون راحتی بچه نداری
به این فکر کن که حالت شاید یه روز بد تر از این بود میخواستی چیکار کنی مثلاً اگه بچه داشتی میخواستی چیکار کنی همیشه از سمت مثبت قضیه هم فکر کن داخل تاپیک هات خوندم که همسرت خیانت کاره😔
پس همسرت ارزش نداره که حال خودتو خراب کنی قشنگم
اذیت که میشدم خیلی سخته توضیحش خیلی طولانیه بگم چه کارها سرم میاورد اما دلم میخواست کنار هم خوب بودیم توقع ی زندگی سالم داشتم فقط دروغ نگه و خیانت نکنه 😔😔اما مریض بود به شدت خائن بود و حتی به دوستان و آشناهای من درخواست میداد و آبروم رو میبرد از اینور هم یک درصد قبول نداشت مشکلش رو و اینکه به منم ی جورایی محبت میکرد وابستگی بوجود میاورد و از این طرف با خیانت هاش منو خورد میکرد میشکستم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
