اولین سالی بود کع واقعا دستم پول بود با دوستم رفتم بازار چیزایی که مامانم میدونستم دوست داره رو براش خریدم به خودم قول دادم هر سال براش سنگ تموم بذارم چون از زندگیش برای من گذشت
ولی سال بعدی دیگه برام وجود نداشت
روزت مبارک مامان اگه بودی کاری میکردم به هممون خوش بگذره