مامانم زد قوری رو شکست یهو جیغ زد سر من از خونه ما گم شو بیرون کلی فحش بارم کردم بابام پشتش گفت برو بیرون خسته شدم
البته گفتن سیهدیر اشیه(ترکا میفهمن)
جدی نمیخوان من تو این خونه بمونم یه جا هس کارگر میخوان برا بسته بندی می تونم برم اجاره خونه کمتر از۷میلیون تو شهرمون نیس فقط۵تومن میمونه یرام از طرفی میخوام دوباره امسال کنکور بدم راستش وقت می کنم بخونم
کسی بهت اجاره نمبده
مجردی چون
چیکار کردی مگه🥲
همیشه اینقد عصبین یا کاری کردی عصبی شدن.ولی از رو عصبانیت بوده از ته دل نبوده
جدی داری میگی
پدرت قانونا حق نداره بیرونت کنه
توی دیوار شهرتون بگرد ببین جایی پرستار شبانهروزی نمیخوان؟ یا مثلا سرپرست خوابگاه
هرچند اگر میتونی تحملشون کنی توی همون خونه بمون. یا درس بخون یا اگر سر کار میری پولاتو جمع کن
دختری کجا بری هرجا بری برات خطر داره الان برای پسرم خطر داره چه برسه دختر
چیکار کردی چن سالته ؟
نه تحمل کن
بشین درستو بخون، برو کتابخونه
بعد برو دانشگاه
با توجه به شرایطت بسنج ک بری خوابگاه یا شهر خودت
بازم هرچی باشه پدرومادرت هستن زودتصمیم نگیر دنیا بیرون با این وضعیت گرگ صفتی خطرناک هست تنهایی خیلی تو زمونه خطرناک هست
بهشون بگو بچه آوردید ازش باید نگهداری کنید این حق من هست که تا زمانی که سرو سامون نگرفتم اینجا بمونم و واقعا حق توست چون اونا اراده کردن بچه دار بشن
