یه رمان بود که پسره عاشق یکی دیگه بود که انگار اسمش نسترن بود😂 بعد بخاطر اصرارای مامانش و بخاطر اینکه مامانش مشکل قلبی داشت رفت با یه دختر دیگه ازدواج کرد و کم کم عاشق اون دختره شد و از یه طرف فهمید نسترن با نقشه وارد زندگیش شده و اونو ولش کرد و حالا یسری جریانات دیگه
اسم این رمانو کسی میدونه؟