خواهرشوهر عفریته سلیطمو میگم...حرومی داره خیلی اذیت میکنه و کرم میریزه..برای هیچ کاری منو آدم حساب نمیکنن و باهام علنا دشمنی میکنن بعد امروز پررو پررو زنگ زده که داداشم گفته امشب شام بریم خونه بابا منکه حاملم نمیتونم براتون دولا راست شم غذا بپزم خودتو زنش بیاید باهم ماکارونی درست کنید چون هیچی تو یخچالشون نیس نه گوشتی و نه مرغی..پدرشوهرم بیمارستان بستری برای ی مشکل جزیی زنشم امروز بعد سه روز پاشده رفته پیشش مونده،میخاسم بهش بگم،مرغا رو که همه رو یا براتو جوجه کرد یا پخت،هرغذایا هرچیزی باشه که براتوعه،برید اونجام باهماهنگی هم با اون داداشت چشمتون دراومده ی خبر بمنو شوهرمم بدید،حالا من آدم شدم که بخاطر کارای خونه بابات کع منو جاریم بیایم انجام بدیم زنگ زدی بمن؟چطور حالا زنگ زدی یادت بود زنگ بزنی؟میدونه باباش فردا مرخصه میخاد بریم خونه مامانشو تمیز کنیم زنگ زده به بهونه دورهمی،چقدر ی آدم میتونه وقیح باشه،کارنکرده درحق من نبود انجام ندن هر دشمنی و اذیتی..اینجور موقعا و موقع عید که میشه برا تمیزکاری یادمن میوفتن...میترسم امشب برم اونجا باهاش بحثم شه اصلا تحمل ریختو قیافشو ندارم
بگو جون خودت ک میخوام دنیا نباشه کمرم قفل کرده اصلا نمیتونم راست بشینم وگرنه ک خودت میدونی من حتما کمک میکزدم تو تمیزکاری و اشپزی ....پدر مادر تو از پدرمادر خودمم عزیزترن کاش چند روز پیش ک کمرم سالم بود میگفتی بیام انجام بدم شرمندت شدم حسابی
بگو جون خودت ک میخوام دنیا نباشه کمرم قفل کرده اصلا نمیتونم راست بشینم وگرنه ک خودت میدونی من حتما ک ...
اخه سلیطه عفریته اصلا حرفی از کارکردن نزد که..گفت دورهمی..اینقدر جنس خرابو سیاست مداره بلده چطور کاراشو پیش ببره..منم جلوجلوکی این حرف تورو بزنم میگه کی خاست بیای کارکنی و کولی بازی درمیاره...همش همینجور بود همسن خودم بود همکلاسیم بود اما با بدجنس بازی و ذات خرابش همش منو اذیت میکرد...الان دارم توخودم میلرزم از عصبانیت...هیچجوره حریفش نمیشم خیلی آب زیرکاهه