مادرش واسه ما هبچکاری نکرد نه طلا ن عروسی ن عقد ن کادودختر و پسر و تولدو...ولی واسه برادرشوهرم ک مجرده میخره
گفت بیستم رور مادرها گفتمبگم حواست باشه شوهرمم گعتمنندارم فکر نکن تو برای هیچ احدی قرار نیست کادو بخرم🫠
منادمی نیستم ناراجت شم که چرا نگرفته برام چیزی حتی واسه تولدم یه شاخه گل گرفت خودمو جوری زدم به خوشحالی که دلش نشکنه ولی وقتی منی که تو همه لحظاتی که مامانش ولش کرد پشتش بودم منو با مادرش یکی کرد و تو جمع این حرفو زد واقعا دلم شکست
به مادرش گفته
به تو که نگفته
شاید بخره برات
کسیو نمیکشه یه دسته گل
آره حق داری ولی فکر نکنم منظورش به تو باشه
ولی به نظر من دقیقا منظورش شما بودی و مادرتون
مگا مادر بچشو ول میکنه؟
حرفا میزنی
گند بزنن مناسباتای الکیو
ملت تو خرج زندگی موندن
شما چرتکه دستت گرفنی تولد روز زن و .... میکنی
آقایون توو جمع خانواده اکثرا همینن.. می خوان بگن زن شون واسشون مساله ی مهمی نیست.. شما باید زرنگ می بودی یه لبخند می زدی سرتو مینداختی پایین .. روان همه رو درگیر می کردی
منم فکر کنم منطورش مادرش بود
شما هم اگه چیزی خرید مادرشوهرت نفهمه
توهمون جمع میگفتی عزیزم رو حسابت بامنه دیگ نه؟
حقته کسایی ک پشتت نبودن پیششون باشی حق نداشتی اینطور حرف بزنی خدانگهدار
گفت فکر نکن فقط تورو میگم برای هیچ احدی نمیخام بخرم
حتز اگه مادرمنم منظورش باشه واقعا وظیفشه بخره برای مامانم چون رفته برام سرویس کامل خریده چرا چون من فقط یه پست تو اینستا براش فرستادم برای تولدم کادو برای روز دختر کادو یکبار بدون وسیله نیومده خونمون واقعا خجالت میکشم براش چیزی نگیدم
کاش زودتر درسم تموم شه برم سرکار🫠
چرا تورو با مادرش یکی نکنه؟مادرش که بیشتر زحمتشو کشیده
این ول میکنه
شوهر من ۴ ۵ ماه بیکاربود از شرکت انداخته بودنش بیرون زنگنزد بگه چی میخوری تا دایی من وسیله میگرفت برای خونمون مامان من میومد مارو میبرد لباس میگیرفت ک ما افسرده نشیم بعد ۳ ماه به مادرش زنگ زد مادرش میگفت چرا زنگ نمیزنی گفت تو یه زنگمیزدی من بیکارم مادرش گفت به من چ ک تو بیکاری تو وظیفته به من زنگ برنی گفت مامان میتونی به فلانی بگی منو جا بزنه شرکتشون گفت ن من نمیتونم به کسی رو بندازم
هرجا میشینهه میگه اسم شوهرم علیه . علی جزو خانواده ما نیست رفته دیگه
