من تو خونه تنهام
یعنی عمه ی مادر شوهرم هم هست ولی طبقه پایینه
مادر شوهرم و شوهرم رفتن مراسم خاک سپاری یه جوونی
حالا داشتم از پنچره بیرونو نگاه میکردم
که اولش ۲ تا زن دیدم که چادر سیاه تنشون بود تا رفتم جلو ببینم تو پوشت بوم چیکار میکنن سریع از جلوی چشام گم شدن
از کناره پنجره اومدم کناره چند دقیقه بعد رفتم ببینم دوباره ۲ تا زن با چادر سیاه دیدم که سریع بازم رفتن ندیدم کجا
خیلی ترسیدم
بعد دوباره رفتم کناره پنجره اینبار یه زن دیدم که رفت پشت ، پشت بام
بدنم داره مور مور میشه
پاهام خشک شده
یعنی چی بود
برم ماجرا رو به عمه مادر شوهرم توضیح بدم؟
نمیدونم زن بود یا مرد
هرچی بود چادر سیاه پوشیده بود واخم شده داشت راه میرفت
بخدا دروغ نمیگم با چشمای خودم دیدم یعنی چی بود