بچه ها کمکم کنید

منم مثل تو یکسال و نیمه ازدواج کردم و بچه ام ندارم.شوهرم وابسته نیست ولی.

اما من سکوت نمیکنم موقع دعوا، منم پا ب پاش چرت و پرت‌میگم و دعوا میکنم، کتک میخورم حسسسسسابی.خودمم تا جایی ک بتونم میزنم.

سه شب پیش دعوای وحشتناکی داشتیم.دستم بر اثر اتفاق عمیق بریده شد غرق خون شد .

اما بازم خیلی دوسش دارم خیییییلی.

واسه همین تاحالا ب هیچکس نگفتم کتک میزنه منو.

چون‌نمیخام از دستش بدم

میدونم ک اگر خودم اتیش دعوا رو شعله ور نکنم ، کار به کتک نمیرسه‌

مقصر دعواهای شدید خودمم که پا به پاش میرم

وگرنه درحالت عادی اگر سکوت کنم کتک نمیزنه اصلا

این کار اصلا درست نیست اصلا

من خودم‌ از تو بدتره شرایط زندگیم 

اما هیچوقت به هیچ احدالناسی نگفتم.

برو پیش مشاوره.

چون میگی قصد جدایی نداری.

چون اگر بخوای بترسونی و شوهرت جدی بگیره و مصمم بشه و پشت قضیه رو بگیره ، بعد واقعااااا کار ب طلاق و جدایی برسه ، اون موقع از دل خودت مطمئنی که کنده میشه از شوهرت و از زندگیت‌؟

بنظر من اول از همه مشاوره رو امتحان کن

یه مشاوره مذهبی خوب

باهاش مشورت کن اگر جواب نداد، راه های دیگه....

نبابا من میدونم مقصر خودمم هستم

من نمیدونم خدا چه مهری تو دلم انداخته که اگر با شوهرم بزنیم همو تیکه پاره ام کنیم ، بازم شدیدا دوستش دارم.

اخه اخلاق بدش فقط همینه.

کاش خوب بشم و سکوت کنم 

منم نمیدونم و برام واقعا عجیبه ادم کسی رو که کتکش میزنه دوست داشته باشه و جالب تر اینکه بگه مقصر خودمم !!!

ببین شوهر من از لحاظ عاطفی خیییییلی ب مادر و پدرش وابتس.بخدا اگر بدونی چقدر گاهی از لحاظ مالی کمکشون میکنه. با اینکه خودمون مستاجریم.

هرروز باید زنگ بزنه مامانش. یا اینکه هرروز یا یک روز در میون سر میزنه بهش. اینام یه جور وابستگیه دیگه‌

اما سیاستی که من به کار بردم تو این مورد این بود که اصلا حساسیت نشون ندادم. گاهی خودم تشویقش میکنم که فلان چیزو بخریم واسه بابا. فلان جیزو واسه مامان‌. گفتم اگر حساسیت نشون بدم، اون مخفیانه بهشون کمک میکنه.و من از مخفی کاری بیزاااااارم.واسه همین براش تو ذهنش جا افتاده که من برای مادر و پدرش دلسوزم.

این سیاست باعث شد که اونم دلسوز مادر و پدرم بشه.مسافرت رو با هرکس که من بخام میریم.

هروقت بخوایم بریم خونه مادرش منم میبره. میگه من بدون تو نمیرم.یا هروقت شام مامانش دوعتمون کنه اول از من سوال میپرسه میگه بریم؟؟؟

اگر سیاست به خرج بدی براحتی مرد وابسته رو خوب میکنی. گذر زمان که نور علی نور....

دیگه هرکسی توی زندگی خودشه، و بهتر میدونه که چی ب چیه

چی بگم والا 

منو شوهرم هیییییچ مشکلی نداریم هییییچی. 

سر یه چیزای مسخره ای دعوامون میشه‌

خیییلی مسخره

که ینی اگر کسی وایسه تماشا ، بخدا خندش میگیره میگه این دوتا خلن😐

اما در مورد تو نمیدونم عزیزم..... ففط اینکه کاری بکن که پشیمون نشی. حالا هر کاری

من رفتم پیشمشاوروفهمیدم تمام دردی که یازده سال کشیدم به خاطروابستگی شوهرم بوده بااینحال.. که دیررفتم ولی تاثیرداشت شمااول راهی حتمابروعزیزم