شوهرم سه سال و چند ماهه عقدیم
یه هفته زندگی مشترک بدون عروسی هم داشتیم
کلی عشق و حالشو با من کرد
اصلا درست درمون هزینه نمیکرد ولی برای مادر و خانوادش همه کار میکرد
از گوشی خریدن براشون تا عوض کردن وسایل خونه ب طور کامل و خرید ماشین و سفر فرستادنشون و همه چی
در صورتیکه باباش سالمه جوونه کار میکنه درآمدش هم خوبه
بعد حالا منو میخاد طلاق بده فراریه نمیدونم کدوم شهر کار میکنه کجا رفته بخاطر ۳ تا سکه پیش پرداخت فراریه
هیچ پس اندازی هم ندارم طلا هم هر چی داده بودن ورداشته حتی گوشی ای ک بابام خریده هم دزدیده ازم ۱۰۰ ت قیمتش بود
منو با لباس تو خونه انداخت از خونش بیرون خودزنی کرد انداخت گردن من از من شکایت کرد خداروشکر دادگاه متوجه شد خودزنی بوده
خیلی دلم گرفته
وقتی اومد خاستگاریم فقط ی ۲۰۶ داشت
بعد چند ماه از عقد یهو صاحب همه چی شد خونه ماشینای خوب و زمین و اینا
ولی هیچی ب اسم خودش نیس و مهریه بده هم نیس میگ عمرا دستت بهم نمیرسه
زورم میاد منو داره بدون هیچی طلاق میده هیچ پشتوانه ای جز بابام ندارم ولی خانوادش راحت دارن با پولاش عشق و حال میکنن برای مادرش جتی طلا هم میخرید
کافی بود برادر کوچیکش بگه فلان چیز و میخام سریع تهیه میکرد اما من هر چی میگفتم کشش میداد اخرم نمیخرید
