2777
2789

امشب مثلا خواستگاری بود😐تو تاپیک های قبلی گفته بودم کل خانواده پدری داشتن متقاعد میکردم که پسر خوبیه فلان روی مغز من کار میکردن امشب برای دومین بار آمدن یعنی این سری پسر هم آمده بود گفتم جواب منفیه متقاعدش کردم فلان اینا بعدشم شام خونه عموم بودیم همه میگفتن پشیمون میشی فلان یسریام که از حسودی جر خورده بودن گفتم نه مطمئنم پشیمون نخوام شد صدتا بهتر از اون میاد والا

خلاص شدما😐

مادره هم میگفت پسره من یه پارچه آقا بود چرا این کارو کردی میخواستم بگم مال خودت 😂حالا الان دنبال اینن برن خواستگاری یه دختر دیگه از فامیلمون که لنگه خودشونه

چقد داغونن این سبک خانواده ها

انگار بقالیه، اون نشد مغازه بغلیش

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چقد داغونن این سبک خانواده هاانگار بقالیه، اون نشد مغازه بغلیش

خب چرا داغون

رد کرده دیگه

رفتن یه دختر دیگه رو پیشنهاد بدن

چون ایشون رد کرده باید برن از ناکجا اباد زن بگیرن عجب بابا

قبلا گفتم که خوشم نمیومد ازشون اصلا این آدما برای من ساخته نشده بودن

همه چیزش که اوکی بود. تو کلا قصد ازدواج نداری فعلا درستو بخون😂

روحِ برخواسته از من تهِ این کوچه بایست/ بیش از این دور شوی از بدنم می میرم.

چقد داغونن این سبک خانواده هاانگار بقالیه، اون نشد مغازه بغلیش


اره بابا اون که خیلی شوهری احتمالا قبول کنه😂مادرش خیلی عصبی بود شنیدم به زن عموگفته این دختره خیلی خودسر سبکه بخاطر روی گل شما قبول کردیم😂😂

خب چرا داغونرد کرده دیگهرفتن یه دختر دیگه رو پیشنهاد بدن چون ایشون رد کرده باید برن از ناکجا اباد زن ...

این دیگه جزء الفبای شعور و شخصیته

نه اینکه برن از ناکجا اباد دختر بگیرن

ولی اولا زرتی نرن سراغ بعدی

دوما از همون خانواده به همون سرعت نخوان دختر بگیرن

اخلاقیات چی میشه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
عه میگفتی همکار باباته که پر جمعیتن؟



اره برادرش تو جایی که بابام کار میکنه کار میکنه

ولی مادرش مادربزرگش در واقع از همسایه های قدیمی زن عمومه😂شهر کوچیک همینه دیگه همه همو میشناسن

اره برادرش تو جایی که بابام کار میکنه کار میکنهولی مادرش مادربزرگش در واقع از همسایه های قدیمی زن عم ...

کدوم شهری؟

روحِ برخواسته از من تهِ این کوچه بایست/ بیش از این دور شوی از بدنم می میرم.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792