منم احتمالا تو این زندگی سکته کنم
ولی یه بار رفتم برا جدا از غصه بیسروسامونی بچه ها میخاستم سکته کنم شاغلم ولی انگار توهمین زندگی خیالم از بابت بچه ها راحت تره ولی خود دیر یا زود ی مرضی میگیرم میمیرم
باباشون خیلی دوسشون داره من از نظرش رو اعصابشم صب فقط گفتم برا بچه نون بربری بخر دوس داره بهم میگه زنیکه تخم خر احمق چرا جلو بچه میگی . جلو بچه نگو که منو مجبور کنه الان برم. خب اگه به خودش جلو بچه هم نگم بازم فحش میده و برا خریدش اذیت میکنه منم جلو بچه میگم مجبور شه بخره