وای دقیقا مثل من
امشب پیش خودم گفتم دست پسرم رو بگیرم کلا از این زندگی برم بیرون نه اینکه شوهرم آدم بدی باشه نه من از زندگی تو این وضعیت واقعا خسته شدم
همش یا سرکارم یا دارم غذا درست می کنم طرف میشورم خونه تمیز می کنم همیشه هزار تا کار برای انجام دادن دارم
بعد تازه طعنه ها و تیکه های شوهرم هم هست ناراحت هم بشی میگه شوخی کردم تو زود بهت برمیخوره ولی همون حرف رو به خودش بزنی خودش رو میکشه
یعنی تمام این کار کردن یک طرف جنگ اعصاب هم یه طرف دلم میخواد فقط برم تنها زندگی کنم البته با پسرم