مردم تو خرج خودشون موندن
مادر عزیزتم هم بود همیشه قبول نمیکرد واست بپزه
عزیزم شما قراره مادر بشی مادری یعنی پختگی یعنی تربیت یکی دیگه نه که دستتو برای اش رشته دراز کنی حاضری میخریدی اش دیگه خونگی بازاری نداره
میگفتی بیا خونمون برام درست کنید خودتون هم ببرید دوتاشون با کله میومدن
خدا مادرتو بیامرزه
معمولا ت همه ی شهرها یک آشپزی هست که آش بپزه و بفروشه به آقاتون بگو شب به اندازه یه پرس بگیره بیاره نهایتش صد تومن نه درد سر نه مکافات نه منت
میشه بیاید تاپیک آخرم
بگو همسرت از بیرون بخره
من قشنگ درکت می کنم چون باردارم.اوایل بارداری تهوع بارداری داشتم از بوی غذای خودم و دستپخت خودم خیلی خیلی بدم میومد، دلم میخواست دستپخت بقیه رو بخورم. موثع غذا پختن دماغمو می گرفتم و پنجره رو باز می کردم تا حالم بد نشه... خدارو شکر دوازده هفته تهوعم برطرف شد
من خودم باردارم چندبار مادرشوهرم. مادربزرگم. مامانم. حتی عمه ام گفته هر چی دلت میکشه بگو برات درست کنیم اما یکبار بهشون رو ننداختم بمیرمم از کسی درخواست نمیکنم چه بخواد برسه بشینم گریه کنم نمیدونم شاید شما برعکس من انرژی زنانگیتون بالاست و یکم ناز میای اما بخاطر این چیزا به کسی رو ننداز
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
