2777
2789
عنوان

داداش گدا صفت

392 بازدید | 25 پست

دیشب تولد زن داداشم بود و قرار بود تو کافه برگزار بشه من راستش خیلی اهل جمع نیستم به شوهرم گفتم اون معاشرتیه گفت بریم، منم چون زن داداشمو دوستش دارم رفتیم. 

ولی یه ماجرایی شد خیلی دلم شکست موقع شام برای همه ساندویچ سفارش داده بود، داداشم داشت پذیرایی میکرد رسید به من،پسرم دوسال ونیمش هست و داداشم یه ساندویچ داد دست من و گفت :بچت که نمیخوره(والا من دلبند غذاش نبودم و با اینکه به اندازه همه حتی بچه ها سفارش داده بود حیفش اومد) خیلی ناراحت شدم از دستش و یه کم به پسرم غذا دادم و هیچی نخوردم بعدش مامانم اون یکی ساندویچ رو که سهمم بود رو به زور گذاشت جلوم که باید بخوری ولی من نخوردم بخدا سر سفره بغضم گرفته از این حجم بیمعرفتی... 

یه شام داد و تمام حتی کیک تولد رو هم نبرید به کسی بده خب طبیعیه که بچه گرسنه بشه، اصلا پذیرایی نکرد که فقط همون شام بود.. 

یاد حرف بابام افتادم که یه روز به من گفت من راضی نیستم اگه سر گذاشتم زمین و مُردم (دور از جونش) حق این بچه رو بخورید به من و اون یکی داداشم طعنه میزد... 

بارها هم بخاطر (زن اول) اون یکی داداشم بحث و ناراحتی پیش اومد نمونش  شب یلدا چند سال پیش بود و قرار شده برای عروس(همون زن اولش) طلا بگیرند من فقط یه کلمه پیش مامانم گفتم چراااا ؟مامانم شروع کرد ادا درآوردن و تهش چی شد  بابام منو با بچه کوچیک از خونه ش بیرون کرد همون عروس خون به دلشون کرد و همه طلاها رو برداشت و مهریشو هم گذاشت اجرا...

 من تک دخترم بقدری بی محبتی از پدر و مادرم دیدم، انواع محدودیت ها و سختگیری و کم کاری والدینم فقط برای من بود، در حالیکه بهترین ها برای داداشام و اپن مایند بازی هاشونم برای اونا 

(تاپیک زدم چون خیلی دلم گرفته بود و حتی برام مهم نیست شناسایی شم) ببخشید طولانی شد خوشم نمیاد تیکه تیکه بگم

🌻In a World full of roses🌹 be a sunflowers

چون مادر پدرت برات ارزش قائل نمیشن داداشتم ب خودش اجازه همین رفتار داده

زیبا ترین دلتنگی دلتنگ بودن برای توست و تلخ ترین آن دلتنگ ماندن برای تویی که می دانم دیگر ندارمت …

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

درکت می‌کنم برای منم پیش اومد برادر شوهرم دعوت کرده بود رستوران ولد بچه‌اش بچه ما سه ساله بود برای اون غذا سفارش نداد و وقتی همسرم بهش گفت گفت خب از غذای خودتون بخوره خیلی زشت بود حرکتش کلی تو سر شوهرم زدم که خونوادت گدان

زیاد بها بهشون نده

من نمیخواستم برم اهل جمع نیستم و بخاطر اینکه اعتماد به نفسم پایینه دوست ندارم جمع رو..

 جایی میخوایم بریم معمولا میگفتم نه.. شوهرم برعکس معاشرتیه یه روز بهم گفت تو هرجا میخوایم ادا درمیاری و این نمیشه و من و بچه ها رو اذیت میکنی منم گفتم از خودش بپرسم که بعدا نگه... 

و واقعا زن داداشمو دوست دارم، وگرنه دوست ندارم تو هیچ مراسمی از اونا شرکت کنم چون داداشم فوق العاده بی احترامی میکنه به ما... 

🌻In a World full of roses🌹 be a sunflowers

وااای عین این اتفاق برای من افتاده.تمام مدت سر سفره فقط بغضمو قورت میدادم به جای غذا.

غذا چلو کباب بود .پدرشوهرم به همه بچه ها هم نفری یه ظرف داد.حتی به بچه های جاریم که دو تا بودن و همسن بچه ی من به هر کدومشون یه ظرف داد.به من که اومد بده غذا رو از دستم کشید گفت با بچه ات با هم بخورین

چون مادر پدرت برات ارزش قائل نمیشن داداشتم ب خودش اجازه همین رفتار داده

دقیقا باورت میشه من باردار بودم مامانم لواشک خونگی درست کرده بود خیلی هوسم کرده بود ولی چون داداشم اون موقع قهر بود با من به من نداد..(هرچند الان به بچه هام همیشه لطف داره و هرکاری براشون میکنه یه چیزایی شاید کوچیک باشه ولی یادت نمیره که..) 

من خیلی سختی ها کشیدم به لطف مادر و پدرم 

اصلا دلم نمیخواد بعضی وقتا برم خونشون ولی بخاطر شوهرم و بچه ها از بس شوهرم معاشرتیه به من میگه منزوی

🌻In a World full of roses🌹 be a sunflowers
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792