امشب رفته بودیم خونه مادر شوهرم خودش زنگ زد دعوت کرد . سریال داشت نشون میداد ک مرده دوتا زن داشت . یه دفعه مادر شوهرم با خنده به شوهرم گفت باید برای توهم یه زن دیکه بگیریم دختر سیمین خانوم مناسبه برات با سیمین خانوم حرف زدم اونم موافقه دخترش عروسم بشه. شوهرم فقط خندیدهیچی نگفت. منم بهش گفتم از رو چ حساب این حرفو میزنی برگشت گفت چون مردا حق دارن هرچندتا ک بخان زن بگیرن ...
خیلی عصابم خورده همش میگم کاش نمیرفتم خونش..