مامان بزرگم چند روز پیش رفته بود مشهد مامانم به زور بابا بزرگم آورد خونمون
بابا بزرگم اصلا آدم تمیزی نیست از وقتی پیر تر هم شده دیگه خودشو ول کرده
به مامانم گفتم دوست ندارم رو تخت من بخوابه ولی مامانم به زور گفت باید بیاد رو تخت تو
اومد و همه جا دستشویی کرد ( تو خونه خودشون کنترل دستشوییش رو داره اما خونه ما نمی دونم چش شده بود)
رو فرش خونمون دستشویی کرد رو فرش اتاقم دستشویی کرد رو تختم دستشویی کرد
تشک تختمو انداختیم بیرون :) چون دیگه کامل نحس شده بود فرش ها رو داریم قالیشویی
ولی پول خریدن تخت من رو نداریم منم اصلا بدون تخت خوابم نمی بره چند روزه دارم اذیت میشم ...
حالا حالا ها هم نمی خرن واسم
هر روز دارم سر اینکه مامانم میگقت نه تختت هیچی نمیشه فشار میخورم
هیچی نشد؟ ....