سلام دوستان خواهرم با یه پیر آشنا شده بود پسره اول اومده سراغش هی پیام داده زنگ زده این کفته نه ولب اون هی گفته دوست دارم و میخوامت تا خواهرم قبول کرده دوست شدن و کارشو کرده دیگه سرد شده چند روزی دیر به دیر پیام داده خواهرم دیده سرده خودش بهم زده ولی اونم سریع قبولکرده و خواهرم باز چند بار رفته پیام داده یبار قرار شده دوباره دوست بشن پسره پیام بده باز
ولی نداده باز دو هفته گذشته دیده نمیده پیام داده خواهرم گفته تموم کنیم اونم گفته باشه ولی هروقت خواهرم پیام داده اون خوب حرف زده ها فدات بشم و عزیزم و اینا ولی خودش پیام نمیده با اینکه قرارم بوده بده اون اولم که سرد شده بود. گفته تو کارم مشکل دارم حقوق نمیدن اعصابم خورده ولی الان خواهرم خیلی داغونه فقط دلش میخواد برگرده پسره منت کنه این بگه نه مثل اون اوایل حداقل غرورش حفظ بشه
توروخدا کمک کنید اگه دعایی چیزی میدونید که میشه
حتی سه تا دعا نویش پول داد یکیش که کلا الکی در اومد کلی هم پول گرفت ازش دوتای دیگه هم جواب نگرفت
یه راهی نشون بدید خیلی داغونه داره میمیره افسره شده همش تو خودشه آروم و قرار نداره میگه تا برنگرده آروم نمیشه
حداقل برگرده بخواد این بگه نه کمک کنید