منم
من دلم نگرفته
مغزم ترکیده :
هی!!! چه فایده از گفتنش:(
دوره ی سختی هستیم عزیز
واقعا دوره ژ دلگیری
به هیچی امید ندارم
و هیچی خوشحالم نمیکنه
دلم میخواد زندگی یه دکمه خروج داشته باشه بزنم بیام بیرون
چه عجیب ک منم دقیقا همینم
یادمه اون روزای جنگ انگار خاکستر پاشیده بودن روی همه جا و همه انگار مرده بودن خونه ها متروکه خیابونا خلوت همه جا سکوت مطلق ی جوری ک میخواستی بمیری از اون حالت...
الان مدتیه دقیقا همون حس رو دارم همه مردم کلافه و داغون از وضعیت ناامید از آینده خبرها هیچ رحمی ندارن ...یه جوری بعد از اون شهیدای قشنگمون دیگ دنیا رنگ باخته...
همون حس و حال روزای وحشتناک جنگ هست ولی یه شکل ومدل دیگه
من اسباب و وسایلمو جم کردم یک ماهه سرگردونم نه دل رفتن دارم نه حال موندن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
