خودم این دوشعر که دومیش خیلی به دلم نشست🥲
-در دلم خواستن مرگ کسی نیست ولی کاش هرکس به تو دل بست بیاید خبرش
-آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم
آن توبه صد ساله به پیمانه شکستیم
از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم❤️🩹
در حال حاضر امضام
با مزهی ِتوت ِملس،با شعر ِحافظ همنفس
رقص ِ«الا یا ایها الساقی،ادر کاسا» کنی
ای جویبار ِ زمزمه! ای مستی ِبی واهمه!
اصلا که گفته اینهمه آیینه را زیبا کنی؟
هزارتومنی گرمیکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
خیلی از این تاپیک لذت بردم
ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو!
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو!
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
بغلم کن که هوا سردتر از این نشود
زندگی خوب شود باد خبرچین نشود
بی هوا بوسه بزن عشق دو چندان بشود
بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود
آنکه از من به تو صدگونه سخن میگوید
بخدا عیب تورا نیز به من میگوید
شب بود وشمع بود و من بودم و غم * شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست
می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست
شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست
#
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
با دلت حسرت هم صحبتی م هست ولی
سنگ رابا چه زبانی به سخن وادارم🌱
اشعار فاضل نظری با دل آدم عجیب بازی میکنن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
