نه سوپرایز شدم نه خانواده نه هیچکس برام تولد نگرفتن حتی تبریک نگفتن💔
یک بارشب تولدم رفتم برا خودم کیک خریدم اومدم خونه مامانم دعوا راه انداخت ی بزن بزنی بود تو خونه اخرش سر من داد زدن حتی منو کتک زدن
بعد اون ماجرا افسرده شدم فلوکستین میخوردم فقط
بعد بقیه دوستام تا روز تولدشون بار ها سوپرایز میشن مادرشون براشون کادو میخره من با حسرت نگاه میکنم هر بار نگاه میکنم گریه میکنم
امسال روز قبل تولدم میز چیدم حداقل حرف و حدیث پشت سرم نباشه همه چیز رو خودم پختم حتی وسایل هم با پول سهامم خریدم عکس گرفتم استوری کردم بعد همشو جمع کردم بقیه رو ریختم دور ی کمی هم با گریه از
دسر خوردم