من پسرم ۲۶ سالمه
لیسانس حسابداری دارم
کارگر شرکتم تو خط تولید کار میکنم
کارم سخت نیست راحته ولی دو سه نفر اونجا هستن خیلی بد اخلاق و عصبانی ان
صبح تا شب همش داد و بیداد و جنگ و دعوا
همش میزنن تو سرمون مخصوصا من که تازه رفتم
پنجشنبه دو هفته پیش اینقدر ناراحت شدم گریه کردم
مسئول ما خانومه پرسید چیشده؟
منم الکی گفتم حالم خوب نیست مریضم اگه شما اجازه بدین مرخصی بگیرم برم خونه
دیگه نگفتم بخاطر داد و بیدادهای شماست که دلش خنک نشه
اونم گفت باشه برو
نمیدونم چیکار کنم
از صبح تا شب فقط حرف میشنوم و سرم پایینه
فقط تحقیر میشم
نمیدونم چیکار کنم