میگم ادم گاهی یاد کارهای احمقانه ای که کرده میفته از خودش خجالت میکشه ویه جور حس میکنه بی عقله و اعتماد بنفسش میاد پایین. مثلا من شش سال پیش که عقد کردم اصلا راجع به مهریه اطلاعات نداشتم و زود شوهرم هرچی مهریه گفت قبول کردم .بااینکه میدونم هر مهریه ای که میگفتم قبول میکرد چون تو همه چیزا من از اون سرتر بودم. الان که زندگی میکنم میبنم مهریه واقعا یه پشتوانه هست برای خانم. میگم خدایا من چقدر احمق بودم که اصلا سرمهریه بحث نکردم و راحت 24 سکه رو قبول کردم
من خودم دو تا دختر دارم بالاتر از مهریه و حق طلاق به نظرم استقلال مالی هست تا وقتی از نظر مالی دستشون تو جیب خودشون نره دوست ندارم ازدواج کنن. مثل پسرها که میگن از سن کم حرفه یاد بگیرن دختر ها هم باید بلد باشن. این پسرهایی که من میبینم دور و برم از توشون مرد زندگی در نمیاد. شما هم امیدوارم بتونین برین سرکار و همسرتون راضی بشن.
من خودم دو تا دختر دارم بالاتر از مهریه و حق طلاق به نظرم استقلال مالی هست تا وقتی از نظر مالی دستشو ...
اره شغل برای خانم خیلی مهمه ولی تو جامعه ما فرصتهای شغلی برای دختر کمه. دخترها باید زرنگ باشند و کسی رو برای زندگی انتخاب کنند که واقعا حمایت گر باشه. شش ماه باهم باشن پسرو امتحان کنند. عموی من کل دارایششو بنام زنش زده. زنش از همه زنهای مستقل خوشبخته