میگم ادم گاهی یاد کارهای احمقانه ای که کرده میفته از خودش خجالت میکشه ویه جور حس میکنه بی عقله و اعتماد بنفسش میاد پایین. مثلا من شش سال پیش که عقد کردم اصلا راجع به مهریه اطلاعات نداشتم و زود شوهرم هرچی مهریه گفت قبول کردم .بااینکه میدونم هر مهریه ای که میگفتم قبول میکرد چون تو همه چیزا من از اون سرتر بودم. الان که زندگی میکنم میبنم مهریه واقعا یه پشتوانه هست برای خانم. میگم خدایا من چقدر احمق بودم که اصلا سرمهریه بحث نکردم و راحت 24 سکه رو قبول کردم
بیخی بابادرسته مهریه باید معقول باشهولی اگه قراره یکی از زیرش در بره 1000000000تا ه م باشه میزنه زیر ...
عوضش تااخرعمر نمیتونه تعویض کنه یکی دیگه بگیره. توروخدا این حرفارو نزنید. منم بااین حرفای جاری خواهرم قانع شدم قبول کردم. از زیر در رفتن از مهریه سخته اتفاقا. زندگی و ازدواج مجدد رو برای مردها راحت نکنید. به هیچ دختری مهریه کم توصیه نمیکنم