اه اه اه
طرف گفت سوالی درخواستی داری بپرس
مامان من یک ساعت داشت میگو نم کی اومده خاستگاری ندادمش این اومد ندادم اون اومد ندادم😐بابا مادر من سوالتو بکن درخاستتو بگو لیست خاستگارای من به اون چه
خودمم یک گندی زدم
رفته بودم بازار زنداییم طلا میخاست بخره من از دو تا از حلقه ها خوشم اومد عکسشون گرفتم بعد خاستگارم گفت برو یه حلقه انتخاب کن برات بخرم من حواسم نبود گفتم اون روز با زنداییم رفته بودم یکی دیدم قشنگ بود هفت گرم بود
گفت هفت گرم خیلیه
اشتباه کردم الان فک میکنه خیلی هول و عجولم رفتم به جست حلقه