چند سال پیش بهش میگفتم بهم پول بده خودشو میزد به سلیطه بازی میگفت تو مگه جهیزیه نمیخوای دارم برا تو جمع میکنم حالا بعد چند سال میگه من ندارم از کجا بیارم به تو جهیزیه بدم گفتم پس تو قبلا اینجور میگفتی گفت تو این گرونی خرج شد همش ولی الکی میگه پدر مادرش ک مردن ۶ تا خواهر برادراش کشیدن کنار و غیبشون زد ک هزینه کفن و دفن ندن همه حق من خرج اونا شد اینجا کارم نیست ک من برم سر کار تا شهر ۷۰ کیلومتر راهه اینم اینجوری میگه من خاستگارم ندارم الان ولی انقدر حرررررص میخورم ازین که قراره بعدا ابروم بره ک میخام سکته کنم
با یکی ازدواج کن که رسمشون نباشه تو جهاز بدی
کردا،لرا و یسری ترکا مرد جهاز میدن
می فهمم
حالا چه بحث بی خودی راه انداختی تو موقعیتش میخرن برات
به خواستگار بگورسم جهاز نداریم. من پدرم برای داداشام خذید.عروسا گفتن رسم نداریم
حق داری ها
ولی خودآزاری هم داری
فعلا که خواستگار نیومده دیگه حرص خوردنت چیه
با این حرص خوردن چی حل میشه؟ غیر اینکه خوره ذهنی میگیری و روانت رو داغون میکنی؟
من که به جهیزیه و سیسمونی اعتقادی ندارم و میگم دختر پسر با هم باید بسازن و مردی که میاد جلو باید توان ساختن زندگی داشته باشه وگرنه زن نگیره
منتهااا بهت حق میدم از نظر رفتار پدرت ادم دلش میشکنه مثلا من جهلز نگرفتم بابام ب زور و خانوادم ب اصرار ک نه نمیشه حد اقل ما باید ی کمک بدیم بهتون و ما باید بگیریم و این وسط خیلیم چیزارو خریدن
محبتشونو رسوندن با اینکه ما گفتیم نمیخوایم
ولی اینکه بیان اینجوری بگن ادم دلش میگیره
شهر من نصف بیشتر با پسر بقیش با دختر
کاشمر خراسان رضوی
زرنگ باش بنداز گردن پسره
مثلا بگو ما رسم جهاز نداریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
