مامان و بابام هیچگونه معلولیت عقلی از نظر پزشکی ندارن ولی مغزشون با گج پر شده سالهاست با اینکه یه عالمه زمین دارن مستاجرن بابام کار نمیکنه مامانم عین گداها همیشه زندگی کرده انقدر بی فکر و بیخیالن که کنار جوبم بخوابن ککشون نمیگزه تو این اوضاع من باید جمعشون کنم و مجبورشون کنم یه کاری کنم خیلی اذیتم میکنن انقدر اذیتم کردن و حرصم دادن با کاراشون دلم میخواد بمیرم😭خونه رو براشون پیدا کردم زمینو فروختیم با هزار بدبختی و گریه و التماس من و حالا مامانم میگه دلم بد افتاده خونه نخرین خدایا من به این دنیا اومدم خیر سرم پدر و مادر داشته باشم بدتر سرپرستی دوتا بچه رو هم از بچگی انداختی گردنم که
تاپیک آخرم گزارش می زنید لایک کنید براتون حمد بخونم هر وقت گزارش زدید
از اشناها کمک بگیر راضی بشن
امثلا دایی و ...
نه بدیمن نیست راضی شون کن بخرن تصادف برای همه پیش میاد مخصوصن وقتی استرس داری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
