تایپک قبلیمو بخونین میفهمین چی میگم
من همش از گوش کردن و احترام گذاشتن دارم ضربه میخورم از سادهگی ضربه میخورم
گفتن رفیق نمیخوای = گفتم چشم
گفتن نمیخاد بری باشگاه = گفتم چشم، میترسی زدنن تو شکمت = گفتم چشم
گفتن نمیذاریم بری سر کار و پول تو جیبیم هم بهت نمیدیم = گفتم چشم
گفتن فقط بمون تو یه اتاق و گوشهگیر شو افسرده = گفتم چشم
تبریک میگم بهشون به خواستشون رسیدن پسری افسرده گوشه گیر بی احساس و کسی که اجتماع ندیده رو خوب ساختن
من که هر چی به اونا گفتم تلاش کردم بازگو کنم که این کار اشتباهه نیست فلان اما هر دفعه مقاومت کردن و چون میگن احترام پدر و مادر واجبِ...
الان من فرقی با یه مرده ندارم، درواقع پیرم کردن پیر ۱۸ سالهم اما در ظاهر ۳۰ سال
و در آخر ببخشید سرتون درد آوردم
همش که نباید پدر مادر از بچه شون راضی باشه بچه هم باید راضی باشه
فقط خواستم خودمو خالی کنم ببخشید
ممنون از کسی که خوند .