یه نفر تاپیک زده بود ک دوس داره متاهل باشه....این متنو براش نوشتم.گفتم در ملا عام قرارش بدم بقیه هم استفاده کنن:
مجردها تا زمانی که مجرد هستن چون نیازی طبیعی شون برآورده نشده، طبیعتا در طلب اون هستن
حالا هر چی همه بیان بگن خوب نیست و.... اما طبیعتا مایل هستن تجربه کنن و کاملا طبیعی هست....
بنظرم اونها ک میگن خوب نیست و.... اینها یا سازش خودشون کمه یا سازش همسرشون.... ازدواج شروع یک ضابطه هست. نه شروع یک رابطه!!!! پس پستی و بلندی داره. مسائل پیچیده داره.. باید در کنار خوشی ها، این سختی ها رو هم پذیرفت و در زندگی جای داد....وقتی دو نفر با دو شخصیت و جنس مخالف و دو دیدگاه و دو طرز فکر برن زیر یک سقف، قطعا تفاوت نظر دارن و شکی در این نیست... پس این سازش متقابل هست که باعث دوام این زندگی خواهد شد....《 قرار دادن وقتهایی برای حرف زدن در حالت آرامش هست.》اینها مسائل مهمی هستن که وقتی دو نفر میخوان ازدواج کنن باید بدونن و بدونن که تو زندگی مشترک، باید با خیلی چیزا دست و پنجه نرم کنن.
حالا حرفی که هم با مجرد ها دارم و هم با متاهل ها:
کی از زندگی لذت میبره؟ مجردها؟؟ متاهل ها؟؟
چرا لذت نمیری؟ مگه باید چطور بشه ک لذت ببری و الان اونجور نیست؟
یه مسئله مهم و حیاتی که کاری با زن بودن و یا مرد بودن نداره و کاری با مجرد و متاهل نداره و باید رعایت بشه تا از زندگی لذت برد، قناعت هست... بالاترین نعمت و ثروت، قناعت هست.
یعنی چی؟ یعنی قانع بودن به آنچه که در آن هستیم.... و این قناعت چطور باعث لذت میشه؟ وقتی که در حال رعایت قناعت، شاکر خداوند هم باشیم. ترکیب قناعت و شاکر بودن، میشه لذت بردن عمیق از زندگی(لذت بردن در هر شرایط و موقعیتی که باشیم.)
همون رفتار سازش که بالا بهش اشاره شد هم یکی از شاخه ها و ثمره های قناعت هستش... درواقع کسی که قانع باشه، خودبخود سازش هم درونش جوانه میزنه.
پس: راضی بودن به آنچه درون اون هستیم و شکر بجا آوردن، یکی از بهترین نعمت هایی هست که باید مدام سعی کنیم در خودمون تقویت کنیم تا به آرامش واقعی دست پیدا کنیم و بی نیاز بشیم از هر چیزی(یعنی به استقلال رسیدن)