یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
خودارضایی میکنه همجنس گرا بود قبلا الان نمدونم چ گوهی میخوره
چرا با فردی که تمایلاتش چیز دیگه اس ازدواج کردی ؟
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
اصن بامن ی کلام حرف نمیزنه حتی ب رومم نگانمکنه موقع حرف زدن انگار من غریبه هستم خوب نمیخوای نمیپسند ...
باور کن الان نصف مردا همینن
انقدر فکر و خیال دارن سر گرونی و ...
فکر نکن همه گل و بلبلن
خودتو سرگرم کن فکر و خیالم نکن
الان زندگیا سخت شده
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️https://www.ninisite.com/discussion/topic/7503866/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86?page=1
خوب نمیدید من مجبورش نکردم ک بامن باشه خودش خواست حتی بارها گفتم من طلاق گرفتم گف مشکلی ندارم
اون لحظه شاید ولع رسیدن داشته و ب اینجاش فکر نکرده و الان براش سخته نمیدونم احتمال دادم شاید اصلا نه سرد مزاج باشه ن اینی که من گفتم ممکنه مشکل کلا چیز دیگه ای باشه از خودش نمیشه بپرسی
متاسفانه گفت گی ام و نمیتونم فرار کنم عشقش هم نشونم داد و فقط برای فرار حرف مردم و خانوادش تن به ازدواج میخاست بده ...
هر جا هست خدا کمکش کنه
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^