نوجوونی به شدت کراش بودم روش در حالی که نسل من یا آهنگهاشو میفهمیدم نه ارتباطی به اون طرفا داشتم
عکسشو زده بودم همه جا
تمام فیلماشو از آپارات دانلود میکردم
همه آهنگهاشو حفظ کرده بودم
همه دیگه میدونستن از کل فامیل گرفته تا آقای سرویسم
وقتی آهنگ اون پخش میشد میگفتن ای خواننده مورد علاقه تو و میخندیدن بهم
همه آهنگها و برنامههاشو که معمولاً تو ( شبکه شما) پخش میشد حتی به صورت زنده میآوردند برنامه با فلش ضبط میکردم از تلویزیون هزاران بار و هزاران بار نگاش میکردم
کار به جایی رسید که بهش از طریق اینستاگرام که تازه به وجود اومده بود و دختر عمم توی لپ تاپش نصب کرده بود بهش پیام دادم
گفتم که لطفاً آدرستو بده میخوام برات نامه بفرستم
باورتون نمیشه حتی با آهنگاش یه رمان نوشتم
رمان را بهش تقدیم کردم هنوزم اون رمان همه جا به دردم میخوره کسی نمیدونه که از این الهام گرفتم
ببین عاشقش بودم در حد عشق همه جاشو دقت میکردم نوجوان بودیم دیگه عقل نداشتیم که
مثل اون لباس میپوشیدم تو خونه باورت میشه جورابمو میکشیدم روی شلوارم میگفتم نگاه کن مثل اونه شاد مامانمو میبستم دور کمرم و آهنگهای اونو تو خونه اجرا میکردم
همه میگفتن آخه این به چه زبونی صحبت میکنه زبون ما این نیست که
بازم گوشم بدهکار نبود عاشقش بودم
اونم توی یکی از شهرستانهای تهران آدرس یه نمایشگاه اتومبیل رو داد
یادم میاد اون زمان ۱۷ هزار تومان دادم به پست و کلی کتاب و نامه براش فرستادم
نمیدونم دستش رسید نرسید چیکار کرد خوند نخوند
الان همه با اینکه دیگه خودم معلم شدم و بزرگ شدم ولی گاهی تو خانواده مسخره میکنند و به خاطرات اون دوران جاهلی میخندیم