یه تفر هست تو فامیلا همش با خواهراش باهم جمعن
بعد جورین که دلشون میخواد چتر خونه منم بشن
ولی خونه های خودشون که میرن به من نگن
من خواهر ندارم کسی هم ندارم
بعد مثلا من جایی برم دوست دارن بهشون بگم ولی خودشون اصلا جایی رفتنی بهم نمیگن
منم جایی میخوام برم نمیگم بهشون
بعد براشون گرون تموم میشه میخوان بترکن
میگن تو تنها میری خوش نمیگذره بهت
وااای ما اصلا تنها نمیریم
جواب اینا رو چی باید داد
من میخواستم بگم چیه نکنه خسودیت میشه بعدش بخندم