منم میگم دیشب با پا کوبید تو پام ساق پام و اصلا نمیتونم دست بزنم .استخونش ورم داره انگار
اگه می پرسید چرا که باید بگم نه سر پول بود نه سر اینکه خونه بزنه به نامم نه سر اینکه طلا برام بخره
من که تو این زندگی کوفتی ارزو ی شاخه گل تو دلم موند
فقط سر این بود که پسرم بعد مدرسه میره تو خیابون تا ۱۰شب بزور میاد خونه و درس و مشق هم یا ب زور داد وبیدا یا اصلا نمی نویسه
شوهرم حالا دردش چی بود ا.این یود که من اصلا نباید بگم بجه خونه نمیاد بچه درس نمی خونه
و تو شرایط خیلی بدی هستم مخصوصا با ی بجه کوچیک و ابن چند روز که آنلاین بودن
پریود هم هستم
تمام بار ومشکلات بچه ها رو دوشمه
ی خونه ی همیشه بهم ریخته که از کار زیاد پاهام همش ورم کرده
و بچه های به شدت نق نقو
میره تا دیر وقت پیش رفیقا و شام بیرون و گردش و تفریح و مشر وب
تو خونه صدبار باید صداش بزنم تا جوابمو بده
جلو بچه ها اکه بگم فلانی صدا مثلا پسر بزن درس بخونه میکه بازم گوه خوری کردی
و اصلا درمورد خانوادم نپرسید که بودنشون زجرم میده چون دردی که ازم کم نمی کنن دردی هم بهم اضاف میکنن
بارها خودکشی کردم بارها تا پای طلاق رفتم بارها قهر رفتم ولی هر دفعه از خانواده طرد شدم
خیلی خسته ام
من که شوهر درست ودرمونی که ندارم کاش حداقل بچه هام سر به راه بودن
شوهرم پول نمیده میگه نگو ببرمون دکتر
نگو فلان چیزو میخوام نگو وسیله نیست غذا درست کنم
کلا خیلی مشکل داریم ولی این آخریش بود
و دیشبم دختر کوچیکه داشت انار میخورد ظرفشو پرت کرد تمام پرده ودیوتگار از رنگ انار قرمز وسیاه شده
پسرم خوابش برده بود با کشیده پسرمو از خواب بیدار کرد😭😭😭😭
نمی دونم خدا این جه جونیه به من داده که من دیشب سکته نکردم
ذیشب تو گروه خانوادکی خواهرم پیام داد فلانی با بچه هات ویروس گرفتین خوب شدین گفتم اره کتکم که خوردیم دیکه خیلی خوب شدیم
دریغ از ی پیام که چی شد چرا کتک خوردید
اصلا شک میکنم میگم شاید پیامم ارسال نشد
ولی ارسال شد وخوندنشم