خانما ۲ تا خواهر شوهر دارم ،بکبش خیلی بدجنس هست و من اصلا باهاش خوب نیستم ،هرچی میخواد زنگ میزنه به شوهرم،بچه هامون هم سن هستن اگه یه چیز دست بچه من ببینه همون روز زنگ میزنع شوهرم برای بچه اونم بخره (وضع مالیشون هم توپ)البته گاهی وقتا پولش حساب میکنه ،اسبرمون کرده ،رفته بود ابرو کاشته بود زنگ زده بود شوهرم که برو برام بالش فلان بگیز که ما مسافرت بودیم یعنی تا این حد اویزون،میخوام یه جوری به مادرشوهرم بفهمونم به دخترش گوشزد کنه ،چه جوری بگم خوبه؟
من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
کیف مدرسه بچش خراب میشه به شوهر من زنگ میزنه ببر درست کن
چرا شوهرش نمیبره درست کنه؟!
میشه برای شفای پدرم و حل مشکلاتم یه صلوات یا حمد شفا بخونید اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ. ان شاءالله خیر و برکتش به زندگی خودتون برگرده