من شوهرم فوت کرد یدونه بچه داشتم همینجوری عقد محضری کردیم با برادر شوهرم
مراسم اینام نداشتیم حتی به خانواده هام شام ندادیم
خانواده من اصلا نیومدن
خانواده شوهرمم که اصلا دل نداشتن
چند شب پیش عروسی پسر عمو شوهرم بود
شوهرم برگشت گف حسرت عروسی رو به دل من گذاشتی
دلم ریخت با این حرفش
یجوری شدم
حس بدی دارم بخودم