خودتو کوچیک میکنی ک پاشی بری خونشون و تو خواهرشو ببینی
بگو یجا قرار بزاره مثل رستوران و کافه
تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍