2777
2789
عنوان

بنظرتون برگردم خونه بابا یا ن

248 بازدید | 14 پست

۷ماهه ک‌عقد کردم شوهرم یک سال از خودم بزرگترها و کار نداره و دانشجویه اول قرار بود بعد کنکور عروسی بگیریم که بخاطر تصادف شوهرم گفتن عروسی نمی‌گیرن من هیچ حرفی نمی‌زدم و کلا بیخیال عروسی شدم در صورتی که خانوادم اصرار به عروسی دارن و اونام هیچوقت جلو خانوادم نگفتن که عروسی نمی‌گیرن پنج ماهه که بالا خونه پدر شوهرم زندگی میکنیم تقریبا پنجاه متره و یا سری وسایل دست دوم خودشون گرفتن برای زندگی و وسایل کهنه خودشون درصورتی که خانوادم جهیزیه رو کامل گرفتن اما جایی نیست که بچینمشون اونام میگن همه و ی جا بزاریم تا دانشگاه شوهرم تموم شده سر بازیشم بره و بعد بره سرکار بعدشم جهیزیه بچنیم میخرم برم خونه پدر مادرم زندگی کنم شوهر نمیزاره و میگ‌باید همینجا باشی و قبول نمیکنن که یک خونه آماده کنن ک‌ما وسایل بچنیم درصورتی ک‌دونا خونه دارن که دست مستأجره و اینقدر حریص مال دنیان شوهرم ن کاری داره نه پولی که بتونه خونه بگیره وام ازدوجمونم رفتم به زمین توی بیابون گرفتن کپی زمانی اونجا پیشرفت کرد بفروشش درصورتی ک‌ما هنوز نه خونه داری نه عروسی گرفتیم و...حرفیم بزنم میگن تو خوشی زده زیر دلت بقیه همینم اول زندگی نداشتن و...

میخام برم خونه مامان بابام بگم تا خونه و عروسی رو آماده نکنیم نمیام سر خونه زندگی اما میترسم موندم چیکار کنم لطفاً راهنماییم کنین

خب دو سه سال طول میکشه تا مدرکشو بگیره بره سربازی بیاد،باهاش زندگی کن همون پنجاه متری خوش میگذره که

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب چرا به همچین آدم آس و پاسی بله گفتی؟🤔

حماقت و بچگی آخه اول اومدن شوهرم یک ماشین داشت که پدرش داده بود بهش خونه هم گفتن هم تو این شهر داریم هم شهر خودمون هرجا خواستین زندگی کنیم الا زدن زیر همچی‌ختی قرار بود عروسیم بگیرن زیر اونم زدن بنظرم چون خودمو کوچیک‌و‌بی ارزش کردم الا وضعم اینه🥲💔

رو خواسته خودت پافشاری کن تا درسش تموم بشه سربازی هم بره خودش یه عمره

آخه چیکار میتونم بکنم شوهرم میگه تو فقط میخای به من فشاری اون بیچاره هم خودش خیلی تحت فشارم از همه نظر🥲💔

برگرد برو خونه بابات و بمون اونجا تا وقتی شوهرت بتونی برات خونه مستقل تهیه کنه اصلا هم کوتاه نیا بگو من نمیام تو اگه دلت تنگ شد بیا سر بزن به من سفت وایسا وگرنه تا ابد زیردست و تو سری خورشون میشی

خدایا راضیم به رضای تو
آخه چیکار میتونم بکنم شوهرم میگه تو فقط میخای به من فشاری اون بیچاره هم خودش خیلی تحت فشارم از همه ن ...

شوهرت نباید با این شرایط داغونش زن میگرفت حالا هم که گرفته باید جورشو بکشه 

خدایا راضیم به رضای تو
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز