2777
2789

سلام لطفا یکی بگه چکنم دیگه نا امید شدم مادرشوهرم تو حوونی شوهرشو وقتی بچه هاش مدرسه میرفتن ۶تاشون از دست داده بعد از اون زندگی سختی هم مثل اینکه داشتن به گفته شوهرم . 

خلاصه شوهرم هم بچه اخریه وقتی دبستانی بوده پدرش فوت شده و همینم بیشتر ب مامانش وابسته شده و واسش عذاب وجدان داره البته میگه بچه بوده تو بچگی مامانش باهاش خوب نبوده انگار کتکشم میزده البته فکر کنم تا قبل این ک باباش بمیره خلاصه من الان چند ماهی هست ازدواج کردم اما زندگیم از دست این زن جهنمه یه روز خوش نداریم هر روز صبح بدون وقفهها فکر نکنید یک روز رو از دست بده نه اصلا هر روز صبح تا چشما نحصشو باز میکنه شماره شوهرمم ک اولین گزینه ذخیره کرده سریع زنگ میزنه بهش و شروع میکنه به لاس زدن با شوهرم و قربون صدقه رفتن عجیب غریب و افراطی که فکرشم نمیکنید من فقط یک بارشو تو ماشین بودم زنگ زده بود اون موقع میدونست من باهاشم اما نمیدونست من پیش شوهرمم  البته شایدم میدونست نمیدونم. و شوهرمم از اونجا ک حرفا مامانش واسش نرمالن رو اسپیکر گذاشته بود اون موقع دوست بودیم هنوز رفته بودیم بیرون ک مامانش طبق معمول تماس گرفته بود و شروع کرد ب قربون صدقه که وای جونم کجایی دلم برات تنگ شده مرد خونم دیگه بیا خونه میخوام بغلت کنم بوست کنم و ..منو بگی دهنم باز موند و حس خوبی نگرفنم از این حرفاش اون موقع اولین بارم بود ک شنیدم حرفاشو هنوز ب عمق فاجعشون پی نبرده بودم خلاصه الانم همون داستانش هست هنوز هر روز زمانایی ک میدونه شوهرم صب سرکاره و من کنارش نیستم بهش زنگ میزنه و خدا میدونه چ حرفاییی میزنه بهش و البته عصرا هم زنگ میزنه ک شوهرم ۱درصد اهمیتی ک داده اغلب از دست مامانش ک میدونه زنگ میزنه گوشی میزاره رو حالت مزاحم نشوید ج نمیده بهش عصرا یا شبا انشالله هیچوقت ج نده بهش خلاصه این تماسای هر روزش از یک طرف داره اذیتم میکنه و این ک شوهرم گیر داده هفته ای دو روز بریم خونه مامانش اینام از طرف دیگه رو مخمه ک من خدا رو شکر کلاس میرم کلاسام بهانه بتونم بکنم وسط هفته حداقل نرم خیلی برد کردم اما اگه اصرارا و تماسا پنهانی مامانش بزارن 

خیلی حرف دارم بزنم اینقدر دلم پره ازش ک نگو اینقدر این مدت عذاب کشیدم ک کسی فکرشم نمیکنه یه نمونه اخریش رو بگم چند روز ویش خونه اجی بزرگش پاکشا دعوت بودیم موقع عکس گرفتن قرار شد همه پشت سر منو شوهرم بایستن ک عکس بگیریم یهو مامانش اومد نشست اونور شوهرم دستشو گذاشت روی رون شوهرم هی رونشو ماساژ میداد تا عکس گرفتن بعد باز خواستیم ی عکس دیگه بگیریم باز اومد نشست وسطمون ایندفعه عکس گرفت خلاصه اسن ی مثالشبعد نیم ساعت بعدش اومده بهم میگه پسرم ب ماساژام عادت داره ماساژش که میدیا من هیچ نگفتم  با لبخند ردش کردم دیگه خودتون ببینید من چی میکشم خودتون بگید من چکنم با این زن به شوهرمم میگم ب چیز بش بگو یا ج تلفناش نده یا هرچی میگم بگه واسه رفتارا اشتباه مادرش همش طرف اون میگیره بعدشم میگه ن ب مامانم چیز نمیگم ناراحتش نمیکنم و این حرفا ..😑

من چکنم با این دردم یکی بگه دلم داره میترکه خدا از این زن کثیف نمیگذره انشالله من که حاالش نمیکنم یه روز خوش برام نزاشت خدا ازش نمیگذره 

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚

عجیبه 

بیا یه برنامه نصب کن که مکالمه رو ضبط کنه ببین زمانی که شوهرت پیشت نیس چیا به هم میگن .اگه قربون صدقه عادی بودکت مشکلی نیس وگرنه ..

گفتم: خدایا!!! دلم را شکستند..... گفت : هیس نگران نباش،آنها هم برای خوشبختیشان به آسمانم رو می اندازند. وعده ما باشد همان روز🙂

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

عجیبه بیا یه برنامه نصب کن که مکالمه رو ضبط کنه ببین زمانی که شوهرت پیشت نیس چیا به هم میگن .اگه قرب ...

برنامش چیه رو گوشی شوهرم نصب کنم خو میفهمه

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚
برنامش چیه رو گوشی شوهرم نصب کنم خو میفهمه

والا منم نمیدونم یکی از خانمای نی نی سایت انجام داده بود 

گفتم: خدایا!!! دلم را شکستند..... گفت : هیس نگران نباش،آنها هم برای خوشبختیشان به آسمانم رو می اندازند. وعده ما باشد همان روز🙂
تو هرچیزی بگی آدم بده میشی شوهرت هم بیشتر میره طرف مادرش نباید چیزی بگی یا باید بگی بیچاره مادرت زن ...

باور کن اوایل سعی کردم چیزی نگم اما دیگه اصن سخت شده برام دست خودم نیست هربار این زنو میبینم حالم بد میشه از رفتارا زنندش فک کن تا میریم خونشون شروع میکنه وای عشقم اومد و قربون صدقه ها افراطیو بوسیدن و بوس فرستادن از راه دور حتی وقتی شوهرم جلوش نشسته پیش من بعدشم میخوایم پاشیم بیایم ناراحتی درمیاره یعنی نمیدونی ۱درصد من چی میکشم

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚
اصلا چیزی درباره مادرش نگو، اصلافقط خودت با زبون خوش باهاش حرف بزن، فقط درباره خودتونالان هم نوشتی ه ...

خیلی سخته چیزی نگم شما جا من بودی این چیزا میدیدی چیزی نمیگفتی مثلا بعد مهمونی دلخور نمیشدی ب شوهرت نمیگفتی مامانت نزاشت ی عکس دونفره هم بگیریم هربار میریم مهمونی میاد وسطمون میشینه یا بغل تو بنظرت اینو بگم یا نگم؟!  خو نگم میترکم ک 

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚

به نظرم خیلی حساس شدی....یعنی پسرت وقتی عروسی کنه دیگه نمیشه قربون صدقه اش رفت؟

اینم که میگی دستشو گذاشته رو پاش طبیعیه....بعضیا زبان ابراز علاقه شون اینجوریه....بدم پسرشه نامحرم که نیست.....

یعنی به شوهرت شک داری که با مامانشه؟

نمیدونم ولی به نظرم طبیعیه و نیاز به این همه حساسیت نداره....بچه بوده باهاش خوب نبوده حالا شاید میخواد جبران کنه.....

تمام اتفاقات و حوادث که برشما وارد می شود خیر است... خداوند صلاح بندگانشان را بهتر از خودشان میداند،و هیچ اشتباهی در آفرینش خداوند روی نداده است...پس بیهوده از بخت و اقبال خود شکایت نکرده و ناراضی نباش.

معلومه دل پر دردی داری که این موقع نشستی اینهمه تایپ کردی

دیگه از درد گذشته شده خون

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚
به نظرم خیلی حساس شدی....یعنی پسرت وقتی عروسی کنه دیگه نمیشه قربون صدقه اش رفت؟اینم که میگی دستشو گذ ...

شما جای من نیستی محبت مادریش نرمال بود من مشکلی نداشتم این حتی بچه ها دیگش نگاهم نمیکنه یک پسر بزرگترم داره اصلا نگاهشم نمیکنه تو مهمونیا همه هم خودشون اعتراف کردن شوهر منو فرق میزاره و بیشتر دوسش داره بنظرم کمبودای شوهر نداشتش رو با شوهر من تلافی میکنه و داره از شوهر مهربون و سادم سواستفاده میکنه یع عمره شوهرم اصلا مشکل اعصاب پیدا کرده بنظرت چرا از دست ناراحتیا و عذاب وجدانا و مسئولیتا سنگین ک مامانش ی عمر انداخت گردن این جای شوهرش از بچگی شما خیلی چیزا خبر نداری این زن و رابطش با پسرش میگم نرمال نیست و نمیزاره هم من و شوهرم زندگی نرمالی داشته باشیم ب خوبی خیلی حسود و عقده ایه یعنی وقتی تو مهمونی شوهرم باهام میگه میخنده حسادت از چشماش میبارع باید ببینی تا بفهمی چی میگم

امید به خودی خود مانند یک ستاره است که در آفتاب سعادت دیده نمی شود و تنها در شب مصیبت کشف می شود. گویی همه‌چیز را از دست داده‌اید. باز هم امید وجود دارد. امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود..🌈💚

واقعا رفتاراش اذیت کننده است چون شورشو در اورده

اما اون یه مادره که به بچش وابسته شده انگار چون مردی کنارش نبوده شوهر تورو به عنوان یه حامی دیده

همه کسش دیده شاید اون یکی پسراش با مادرشون سرد بودن

اما این که بگی لاس میزنه به رونش دست میکشه

بغل و بوس میکنه خیلی بده خیلی بی انصافیه

اون یه مادره نمیاد به پسرش چشم بد داشته باشه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792