مادرشوهر مرحومم یه باغ داشت به اسم خودش بعد فوتش تماما رسید به همسرم و سند خورد به نامش
اوایل ازدواجشم با پدرشوهرم فرش بافته طلا فروخته کلا کار کرده داده پدرشوهرم مغازه خریده که پدرشوهرم اومد اونو زد به اسم همسرم گفت ماله مادرته و حق توعه
همه اینا قبل ازدواجش با زن دوم بوده و الان برا خودش خونه و ماشین و مغازه جدا داره
همسرشم از طریق فک و فامیل از این مغازه با خبر شده و الان فقط میگه حق منو بچمه بهم برگردون ندی نفرین میکنم
حاملست و زایمان نکرده هنوز
میاد خونه ما دعوا زنگ میزنه پیام میده مادرشو میفرسته مغازه شوهرم
خسته شدیم از دستش با اینکه یه بشقابم نیاورده با خودش فقط ادعا داره
تو خونه بابای شوهرم زندگی میکنه از وسیله های مادرشوهرم استفاده میکنه بعد ادعاش هم میشه چیزایی که ماله همسره منه بگیره
امروز همسرم زنگ زده گفته زر اضافه بزنی میرم درخواست مهریه مادرمو میدم و میزارم اجرا 2000 تا سکه و وجه نقده
حالا جدی نگفته فقط صرفا ترسونده پدرشوهرمم میگه اینجوری خیال منم راحته حداقل دست این زنه به اموالم نمیرسه
فقط منتظره پدرشوهرم فوت کنه به اموال برسه با اینکه پدرشوهرم سنی نداره