یه بازیگر مرد بود اصلا گمنامه اومده بود خونمون سیم تلفنمونو درست کنه! سر سیم رو داد به من ببرم اتاق وصل کنم خودشم اونسر سیم دستش بود تو پذیرایی ، صداش زدم گفتم سیم نمیرسه اومد تو اتاق از پیچ سیم باز کرد اومدم برم دیدم از پشت چسبیده بهم صدام درومد گرفتم وای فقط التماسش میکردم آخر داد زدم بابا ولم کرد
خانوادمم تو پذیرایی بودن! هیچی نفهمیدن
خیلی خواب بدی بود