تقریبا یک ساله عقدیم
همسرم یک سری چیزا رو خودش نمیدونه انگار همش من بهش میگم
ما رسم داریم اخر هفته بریم خونه نامزدم
من اگر چتد هفته هم نرم همسرم عین خیالش نیست سر این باهاش چند بار قهر و بحث کردم .
من ی شهر دیگه سرکارم
اصلا اینکه بخواد پیامای اونطوری بده نیست نه اینکه من این مدل پیاما رو دوستدداشته باشم ولی برام عجیبه شوهرم حتی یکبار نمیگه
الان من یکماهه اینجام فقط زکبار با مادرش ک اورده بود دکتر اومد ب من سرزد من بهش گفتم من تا یکماه دیگه اینجام فقط یک کلمه گفت من دلم برات خیلی تنگه فلان
نگفت حتنا بیا یا خودم میام دنبالت
من حساسم یا واقعا حق دارم؟
بهش هم گفتم همش میگه من فکرم درگیره.نمیدونم واقعا