بخدا فاصله گرفتم
تقریبا دو ماه بود نه رفتم نه اومدن
امشبو اینقدر گفتن که رفتیم خونشون
میزبان حتی نیمد سلام کنه و استقبال کنه
بعد یکساعت به فلاسک آورد و یه لیوان گنده و چررررک گداشت کنارم گفت بریز بخور با عصبانیت
و بگو کل اون سه ساعتی که خونشون بودم دو کلام با من حرف زد، ؟
رفت تو آشپزخونه کارای آشپزخونه گردن منم تنها تنها