هیچ جوری نمیتونی تودل مادرشوهرت جا بگیری
باتوجه به تایپیکی که نوشتید
اما چون همسرتان متوقع است
آگاهش کنید
به همسرتان بگویید
برای هیچ زنی ازاین شکنجه بالاتر نیست،که گذشته همسرش که یک زن سابق باشد را هر روز به یادش بیارند، من برام این جریان کاملا شکنجه آور است واصلا باعث شده شب ها توخواب وقتی تونمی فهمی گریه کنم، برام سخته چون میخوام اون گذشته فراموش شود، این حس درتمام زنها هست وزنی وجود نداره که بگه براش مهم نیست
مادر تو هم یک زن است وقطعا میدونه و آگاهانه داره منو شکنجه میکنه
من آنقدر تورو دوست دارم که دارم این شکنجه روحی رو تحمل میکنم،
حالا هم هرچی توبگی بامادرت رفتار میکنم وفقط به خاطر تو و بگی بریم خانه اش ، می یام باهات، بگی خوش اخلاق باشم، میشوم، بگی براش هدیه بگیر، می گیرم، بگی تلفن بزن، میزنم ولی
به عنوان یک زن که عاشق همسرشه نمیتونم مادرت رو حتی یک ثانیه تحمل کنم.