یه بار سیزده چهارده سالم بود تو دسشویی حیاط خونه بودم بعد یه گربه رو دیوار اومد رد شه منم شیلنگ آب تا آخر باز کردم که بریزم بهش بعد از رو دیوار عبور کرد تو کوچه ریخت تو در و دیوار همسایه مون بعد چند دقیقه دیدم صدا داد و شیون بلند شده از تو کوچه رفتم دیدم زن همسایه مونه میگه ایهاالناس بیاید آب جادو ریختن رو در و دیوار خونمون😂 می خوان بخت دخترمو ببندن کل محله رو جمع کرده بود که اره دشمنامون آب جادو ریختن دم در خونه منم جرعت نکردم بگم که کار من بود اون آب شینگ دسشوییه😂😂😂😂