یه مرد دو تا پسر داره آدم خیلی بدیه و هوس باز ه یه زن جوونو میبینه خوشش میاد الکی به بهونه میاره تو طبقه بالای خونش که بخواد باهاش عقد کنه از یه طرفم پسر بزرگش یکم سنش بالای ازدواج نکرده اونم عاشق این زنه میشه دیگه درگیری این دوتا پسر با باباشون دامه پیدا میکنه زن عاشق پسر مرده میشه مرده بهش پول میده میگه با من ازدواج کن و رابطه داشته باش ولی زنه قبول نمیکنه دم میزنه زنه رو میکشه بعد با پسراش دعواش میشه پسرش میگه دختره رو چیکار کردی با چاقو میافتم به جون همدیگه سه تاییشون تو خونه میمیرن
کامل نیست خیلی جاها کم و کاستی شده ولی کلیتش اینه