نمیتونم شوهرمو ببخشم نمیتونم ، وقتی میبینم مردم تو دوران عقدشون چقد خوشن چقدر شوهراشون مهربونن ،بعد من بی زبون برا تک تک کارهایی ک میکردم باید جواب پس میدادم ،الان زنا اینقد برا شوهراشون ارزش دارن
من ارزش یه لباسشویی نداشتم براش ۷ ساله برام نگرفته با دست میشورم وضعش خوبه، هر چی ازش بخوام نمیخوره، فقط خورد و خوراک دارم اینجا و یه سقف برا زندگی
همش بغض دارم فکر کنم افسردگی گرفتم چیکار کنم هکش گریم میاد
چقدر ادامه زندگی برام سخته
کاش تو هم مثه بقیه مردا بودی کاش یه ذره براش مهم بودم ماهش ۵۰۰ بم میده گاهی ۱ میلیون
ماهی ۴۰ م میگیره
فقط ذخیره میکنه اصلا عقیده ب حزج کردن نداره هرچی دارم از کیف گرفته تا مانتو شلوار شورت سوتین همه رو مامانم و خواهرم میگیرن برام
ازمون دادم نفر اول بودم رد شدم امیدم ب اون بود ک خودم برم سر کار ولی نشد نشد نشد خدا نخواست برام ،از اون موقع بدتر شدم
