"ذهن خوانی ممنوع"
ذهن خوانی یعنی "بدون داشتنِ مدرك قابل اثبات و سند محکم ، ادعا کنیم غرض و مقصود افراد دیگر را پیشاپیش و حتی قبل از بر زبان آوردنِ مطلب میدانیم و از آنچه در ذهن دیگران میگذرد ، خبر داریم... !"
به جرأت میتوان گفت که بخش عمده سوء تفاهم ها و اختلافاتی که بین اشخاص مختلف بروز میکند، بخاطر همین خطای ذهن خوانی است.
"ذهن خوانی را باید متوقف کنیم" چراکه باعث میشود در روابط خود با دنیا و آدمهای اطراف ، حقیقت را آنگونه که هست نبینیم و فقط چیزهایی را ببینیم که ذهن ما آنها را میسازد.
برای جلوگیری از ذهن خوانی ، باید به سراغ "راستی آزمایی" برویم.
یعنی بدون پیش داوری اولیه ، سعی کنیم ، براساس شواهد مستند و قابل اثباتی که ارائه میشود ( نه نکات منفی که ذهنمان به آنها گرایش دارد) "حقیقت" را دریابیم.
به محض اینکه ذهن بفهمد مشغول راستی آزمایی قضاوتهایش هستیم، عقب نشینی کرده و دست از منفی سازی افکار برمیدارد.
افرادی که ذهن خوانی ندارند، به طرز شگفت انگیزی جذاب و دوست داشتنی هستند و ما را هرطور که باشیم میپذیرند و قبول دارند.
توقف ذهن خوانی به معنای مثبت دیدن دنیا و اتفاقات آن و رهاسازی خیال بافی های بی پایه و اساس و منفی است.
ما با نخواندن ذهن دیگران اجازه میدهیم آنها تغییر کنند و عالی شوند !
به آنها میگوییم قضاوتمان در مورد آنها بر اساس چیزی است که الان هستند، نه چیزی که بوده اند.
همین الان ذهن خوانی را متوقف کنیم، بدانیم که ما فقط حق داریم مالک افکار خود باشیم و نه هیچکس دیگر، به ذهن خود نیز اجازه ندهیم رفتار و واکنشهای دیگران را تفسیر کند.
دادگاه درونی ، خطرناك ترین دادگاه هاست.
شما حق ندارید با خودتان درباره ی کار بد دیگران صحبت کنید.
هر کسی می خواهد باشد.
با آن آدم میتوانید صحبت کنید اما نه با خودتان.
شما مطمئن باشید که صد درصد ذهنیت و فکر خودتان را تغییر میدهید به گونه ای که انگار آن شرایط را حس میکنید...
احساس میکنید ....
و دوست دارید و هدف دارید...
یعنی شما درست مثل دادگاهی هستید که قاضی و وکیل مدافع و دادستان و حتی برخی از اوقات قاتل و مقتول یکی است و از این کار هیچ چیز حاصل نمی شود .
دوستان عزیز دادگاه درونی را رها کنید ....
دادگاه درونی خطرناك ترین دادگاه هاست.....
"دکتر گلشنی"