2777
2789

پسربزرگم 13سالشه و  برادرش ک 6سال کوچیکتره همش با هم دعوا و کتک و فحش میدن به هم

جلو بقیع کلی داداشش رو کتک میزنه

هر راهی رفتم درست نشدن

واقعا نگرانم ک بزرگ بشم بدتر بشن

دلم نمیخاد به هم بی حرمتی کنند

ولی واقعا رابطشون اصلا خوب نیست

بزرگه بیشتر مقصره چون کوچیکه رو سریع تحقیر میکنه و اگه اشتباهی کنه مسخرش میکنه و کتکش میزنه 

موندم چیکار کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گاهی وقتا هم با پسره بزرگت حرف بزن 

خودسازی رو بهش بگو 

بهش بگو مامان جان همه آدما همینجوری ن 

اگه میخوای وقتی بزرگ شدی آدم خوبی باشی 

کسی ازت نترسه خودسازی کن ینی خودت حواست 

به خودت باشه جلو خودتو بگیر 

هرکاری میکنم درست نمیشه حرف حرف خودشه

این طبیعیه ولی به نظر میاد شما طرف پسر کوچیکتون باشید یا حداقل تو تاپیک این حس داده میشه که همین میتون دعواشون رو بدتر کن و حتی پسر بزرگتون رو که تو سن حساسیت ازتون زده و دور کن بهتره باهاشون کاری نداشته باشید تا مثل بقیه بچه ها با گذر زمان کنار بیان یا اگه نگرانی با یه مشاور حرف بزنی 

تو سن بلوغهاما پسر کوچیکتو با زبون خوش ارووم کن بگو کاری به کارش نداشته باشه

اینکه جلو بقیع دعوا میکنند و میبینم اونا خوشحال میشن از دعواشون خیلی ناراحتم

کوچیکه در حد سنش ازش توقع زیاد ندارم

بزرگه داره باعث بدبختی اون میشه

این طبیعیه ولی به نظر میاد شما طرف پسر کوچیکتون باشید یا حداقل تو تاپیک این حس داده میشه که همین میت ...

ن باور کنید اینجا گله کردم

بزرکه خیلی بعش احترام میزارم

بیشتر از اونا بهش رسیدم 

ولی با داداش کوچیکع اصلا نمیسازه

ن باور کنید اینجا گله کردمبزرکه خیلی بعش احترام میزارمبیشتر از اونا بهش رسیدم ولی با داداش کوچیکع اص ...


دختر عمه های من هم دوتان یکی ۲۴ سال یکی ۱۵ هنوز گاهی تو سر و کله هم میزنن ولی هم رو خیلی دوست دارن و با هم خیلی خوبن این ها هم بزرگ تر بشن خودشون با هم کنار میان شما باید فقط تا وقتی که زیاده روی نکردن و بهم آسیب نزدن بی خیال باشی 

ممنظورم اینه تو تربیتش دخالت میکنه

وگرنه پسر بزرگم خیلی مهربونه تنها ایرادش همین ناسازگار بودن با داداشش یجورایی لجبازه

کوچیکع ترسو و اعتماد بنفس نداشت

من با کمک مشاورع تونستم بهترش کنم

ولی انقد جلو دیگران میزنه تو سرش بچه شبا تو خواب جیغ میزنه یا جلو دوستاش میبینم ک اعتماد بنفس نداره

من میدونم داداشش رو دوست داره

ولی نمیدونم چرا انقد دعوا میکنن

چون فاصله سنی زیادی دارن و علت دیگه حس میکنم زمانیکه بچه دوم دنیا اومده ناخودآگاه توجهات به بچه دوم خیلی بیشتر شده و همین باعث حس تنفر در پسر بزرگتر شده و علت سوم بلوغ هست همه اینا دست به دست هم دادن که این درگیری ها پیش بیاد

ترجیح میدم به ذوق خویش دیوانه باشم، تا به میل دیگران عاقل...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز