خیلی استرس زندگیمو دارم بگید چجور کنار بیام

طبقه بالا خونه همسرهستم در خونم جدا نیست،مدام استرس دارم خونم خوبه بد نیست ولی بازم کار داره حیاطش نما نمیاد کف خونه سیمان هستش باید پارکت شه. ولی موکت بندی کامل کردم چیزی معلوم نیست خونم کابینت میخاد..شوهرمم قراره از کارش دربیاد با صاحب کارش ب مشکل خورده از ی طرفم هرکسی به من میرسه میگه دماغتو تو کی میخای عمل کنی..از ی طرفم دوسدارم خونه پدرمو دعوت کنم ولی ۸ نفرن دوسدارم پدرم بامادرم بیان خونم ولی با عروسمونه وبچه هاش بقیه داداشام میشن ۸ نفر چون طبقه بالا هستم ممکنه کسی زیر باشه بیاد اندازه ۱۴ نفر میشن از این فکرا کلافه شدم چون انتظار دارن مخصوصا زن داداشم دم به دقیقه میگه توکی دعوتمون میکنی ولی خودش خونش کامله ندیدم مهمونی راه بندازه بخدا این فکرا بهم استرس میدن